بغض و گریه
باران که میبارد راه می افتم توی کوچه ها
من بغض می کنم...
آسمان گریه!
باران که میبارد راه می افتم توی کوچه ها
من بغض می کنم...
آسمان گریه!
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات میکرد بهت چی گفت؟
گفت: جایی که میری مردمانی داره که می شکننت
نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم
تو کوله بارت عشق میزارم که بگذری
قلب میدم که جا بدی
اشک میدم که همراهیت کنه
و مرگ...
که بدونی برمیگردی پیش خودم.
::